web 2.0
skip to main |
skip to sidebar
حال
این پادشاه ظاهراً می خواست ادای فرنگی مآبها را در بیاورد اگرچه رویش
نمیافتاد ... او هم مثل همه ی شاه های دنیا برای خودش مشروطه طلب و آزادی
خواه و تن پرور و عیاش و برای ملتش مستبد بود. کارش این بود که چشم زهره
بگیرد، مردم را بچاپد و به قنازه بکشد و برای خودش هی ساختمان بکند. اما
چون لغت "شاه" ورافتاده بود، خجالت کشید که اسم مستبد روی خودش بگذارد،
ماده را غلیظ تر کرد و گفت: "من دیکتاتور مستفرنگ و میهن پرست و مصلح
اجتماعی و یگانه منجی غمخوار ماقبل تاریخی هم میهنان عزیزم هستم، هرکس هم
شک بیاورد پدرش را می سوزانم"
توپ مرواری / صادق هدایت
---------------------------
این کتاب چه قبل و چه بعد از انقلاب ممنوع الچاپ بوده و هست.
0 نظرات:
ارسال یک نظر